مقامات ایران در سطح ملی و استانی، تلاش کردهاند تا با حضور میدانی در مرزها، بازدید از اردوگاهها و گفتگو با مهاجرین، روند بازگشت را با کمترین آسیب اجتماعی مدیریت کنند. بر اساس اعلام رسمی، مهاجرینی که دارای مدارک قانونی یا گذرنامه هستند، مشمول این طرح نبوده و میتوانند در ایران بمانند. این تفکیک حقوقی، بنیان تعامل قانونمدار با جامعه مهاجر افغانستانی در ایران است.
در ماههای اخیر، سیاست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ساماندهی و بازگشت مهاجرین افغانستانی فاقد مدارک قانونی، به یکی از مباحث داغ اجتماعی و سیاسی در روابط میان ایران و افغانستان تبدیل شده است. این روند، تنها یک سیاست مرزی یا امنیتی نبوده، بلکه بازتاب گستردهای در افکار عمومی و شبکههای اجتماعی داشته است؛ فضایی که گاه به سمت همدلی انسانی و گاه به سوی التهاب، سوء تفاهم و مهاجرهراسی سوق یافته است.
طرح ساماندهی؛ از آغاز تا اجرا
ورود مهاجرین افغانستانی به ایران سابقهای بیش از چهار دهه دارد. موجهای مهاجرت به ایران، عمدتاً تحت تأثیر جنگ، ناامنی، خشکسالی و بیثباتیهای مزمن افغانستان شکل گرفتهاند. با افزایش مهاجرتها پس از تحولات سال ۱۴۰۰ و روی کار آمدن حکومت سرپرست طالبان، حضور شهروندان افغانستان در ایران، رشد چشمگیری پیدا کرد؛ بخشی از این مهاجرین بدون ثبت نام یا مدارک قانونی وارد کشور شدند و این امر باعث شد دولت ایران طرح ساماندهی مهاجرین فاقد مجوز را در دستور کار قرار دهد.
این طرح از تابستان ۱۴۰۱ آغاز شد و به مهاجران بدون مدرک، یک مهلت اقامت موقت داده شد تا نسبت به ثبت نام و تعیین وضعیت خود اقدام کنند. با پایان این مهلت، از آنها خواسته شد بهصورت داوطلبانه ایران را ترک کنند و در صورت تمایل، از مسیرهای قانونی بازگردند. در پاییز ۱۴۰۳ نیز اعلام شد که مهاجرین بدون هویت باید تا پایان اسفند همان سال ایران را ترک کنند. این مهلت، به دلیل ادامه تحصیل فرزندان مهاجر، تا ۱۵ تیر ۱۴۰۴ تمدید شد.
تفاوت بازگشت داوطلبانه و اخراج اجباری
در جریان اجرای این سیاست، باید میان دو نوع بازگشت تمایز قائل شد. گروهی از مهاجرین بهدلایل اقتصادی، امید به بهبود اوضاع افغانستان یا پایان اقامت موقت، خودخواسته به وطن باز میگردند. بازگشت این گروه عمدتاً در چارچوب حمایتهای انسانی و با کمک نهادهای دولتی و بشردوستانه صورت میگیرد.
در مقابل، مهاجرینی هستند که بهصورت غیرقانونی و بدون مدرک در ایران سکونت داشتهاند. سیاست دولت در قبال این گروه، بازگشت اجباری اما با رعایت اصول انسانی و با همکاری مستمر با طرف افغانستان بوده است. این همکاری شامل تسهیل عبور از مرز، خدمات پزشکی و بشردوستانه و صدور مدارک هویتی در مناطق مرزی میشود.
مسئولیتپذیری در مدیریت بازگشت
مقامات ایران در سطح ملی و ولایتی تلاش کردهاند تا با حضور میدانی در مرزها، بازدید از اردوگاهها و گفتگو با مهاجرین، روند بازگشت را با کمترین آسیب اجتماعی مدیریت کنند. بر اساس اعلام رسمی، مهاجرینی که دارای مدارک قانونی یا گذرنامه هستند، مشمول این طرح نبوده و میتوانند در ایران بمانند. این تفکیک حقوقی، بنیان تعامل قانونمدار با جامعه مهاجر افغانستانی در ایران است.
در سوی دیگر مرز، مردم افغانستان، بهویژه در ولایت هرات، با حمایتهای مردمی از مهاجرین بازگشتی، همبستگی انسانی و مسئولیتپذیری اجتماعی خود را به نمایش گذاشتند. خیرین و سازمانهای مردمی افغانستان با تأمین اقلام ضروری و سرپناه موقت در مرز اسلامقلعه، از مهاجرین استقبال کردند.
نقش شبکههای اجتماعی؛ از همبستگی تا نفرتپراکنی
در بستر این سیاست، فضای مجازی به یکی از میدانهای اصلی شکلگیری افکار عمومی تبدیل شد. در حالی که بسیاری از کاربران ایرانی و افغانستانی تلاش کردند همدلی و برادری تاریخی میان دو ملت را پررنگ کنند، جریانهایی در شبکههای اجتماعی به انتشار شایعات، فرافکنی و مهاجرهراسی دامن زدند. بهویژه در زمانههای حساس مانند حملات نظامی یا بحرانهای داخلی، برخی رسانهها مهاجرین افغانستانی را بهعنوان عامل ناامنی و بیثباتی جلوه دادند.
تحلیلگران معتقدند این موجهای خبری هدفمند و سازمانیافته، تلاش دارند با تفرقهافکنی میان ملتها، زمینهساز بیاعتمادی، تنش و بحرانهای اجتماعی شوند. در حالی که شواهد رسمی و آمارهای قضایی، بسیاری از این ادعاها را رد کردهاند، این کمپینها همچنان با برجستهسازی رویدادهای منفرد، در پی تخریب تصویر مهاجرین هستند. ضرورت بازتعریف مهاجرت در گفتمان عمومی برای برونرفت از این فضای ملتهب، بازتعریف جایگاه مهاجرین در گفتمان رسمی و رسانهای کشور میزبان ضروری است. مهاجرین افغانستانی، نهتنها نیروی کار ارزان یا موقت نیستند، بلکه در حوزههای عمرانی، خدماتی، فرهنگی و حتی دانشگاهی نقشآفرین بودهاند. پذیرش این واقعیت و انعکاس آن در رسانهها، میتواند نگاه امنیتمحور به مهاجرت را به نگاه توسعهمحور تبدیل کند.
همچنین افزایش تعاملات فرهنگی، رسانهای و مردمی میان ایران و افغانستان میتواند درک واقعبینانهتری از مهاجرت، بازگشت و همزیستی ایجاد کند. اطلاعرسانی شفاف، چندزبانه و معتبر از سوی دولت ایران نیز نقش حیاتی در کاهش سوء تفاهمها، افزایش اعتماد و کنترل بحرانهای رسانهای دارد.
جمعبندی
موضوع مهاجرت افغانستانیها به ایران، فراتر از یک معضل اداری، موضوعی انسانی، فرهنگی و استراتژیک است. اگرچه بازگشت بخشی از مهاجرین در چارچوب قانون انجام میشود، اما موفقیت این روند در گرو احترام به کرامت انسانی، همبستگی ملی و مشارکت دو ملت است. رسانهها و کنشگران اجتماعی باید نقش فعالی در کاهش تنش و تقویت همدلی ایفا کنند تا این فرایند از یک بحران بالقوه، به فرصت بازسازی روابط منطقهای و تقویت سرمایه انسانی تبدیل شود.
منبع: خبرگزاری دید
تاریخ: 9/5/1404
لینک:
https://didpress.com/category/politics/analytics-and-translation/
نظر شما